×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

dar baze bia to0o0o0o!!!

mamnoon az lotfeton

خواهش میکنم بخونید ونظر بدید

دختر و پسر

Sleepy

روز اول:

پسر: سلام

دختر: گیرم که علیک

پسر: چه طوری؟؟؟

دختر:مگه دکتری پررو؟؟؟

پسر :ببخشید چه خشن رفتار میکنی؟؟؟

هفته ی اول:

پسر: سلام

دختر: سلام

پسر: چه طوری؟؟

دختر: بد نیستم تو خوبی؟؟؟

پسر :ممنون عزیزم

هفته ی دوم:

پسر: سلام خانومی

دختر: علیک سلام

پسر: خوبی عزیزم؟؟

دختر: عالی شما چه طوره آقا؟؟؟

پسر: به شکر خدا منم خوبم

هفته ی سوم:

پسر: سلام قربونت بشم

دختر: سلام عزیزم

پسر: حالت که خوبه آره؟؟

دختر: آره عزیزم توپه توپم تو خوبی؟؟؟

پسر: بله صدای شما رو میشنویم مگه میشه بد باشیم؟؟؟

دختر: میخوام یک چیزی بهت بگم ولی...

پسر : خوب بگو چرا نمیگی؟؟؟

دختر: الان زوده بزار برای بعد

پسر: هر جور که دوست داری

هفته ی چهارم:

پسر: سلام گلم الهی بمیرم از خواب که بیدارت نکردم؟؟؟

دختر: سلام عزیزم نه منتظرت بودم کجا بودی شما؟؟؟ دلم هزار راه رفت چرا دیر زنگ زدی؟؟

پسر: الهی من بمیرم ببخشید معذرت به خدا سرم شلوغ بود

دختر: خدا نکنه عزیزم اشکال نداره انتظارتم قشنگه

پسر: الهی بگردم مهربونیت جیگر خوبی که آره عزیزه دلم؟؟؟

دختر: مگه میشه با وجودت در کنارم حالم بد باشه؟؟؟؟ وقتی صدات میشنوم دنیا برام عوض میشه.

پسر: هنوز نمیخوای اون چیزی رو که میخواستی بهم بگی؟؟

دختر: چرا ولی....

پسر: ولی نداره بگو دیگه!!

دختر: میدونی من خیلی دوست دارم

و تو دل پسر قند آب میشه و یک عالمه رویا برای خودش میسازه

ماه دوم:

پسر:سلام قربون اون چشمای عسلیت بشم.

دختر: چه سلامی چرا این کارو کردی؟؟؟

پسر: چه کار عزیزم؟؟؟

دختر: چرا با اون دختره صحبت کردی نباید بهش کمک میکردی!!

پسر: بابا طفلک مونده بود  آدرسی که بهش دادن کجاست منم آدرس خیابون دادم کاری که نکردم!!!!

دختر: میدونی که من حسودیم میشه چرا بی محلی نکردی بهش؟؟؟

پسر: ببخشید گلم به خدا نمیدونستم که خوشگله من اینقدر حسود تشریف دارن معذرت میخوام

دختر: دیگه قول بده که با هیچ دختری حرف نمیزنی؟؟؟

پسر: باشه هم قول میدم هم قسم میخورم که با هیچ دختری حرف نمیزنم

دختر: خیلی دوستت دارم

پسر: منم همین طور

ماه سوم:

دیگه دختر وپسر میرن تو مایه های لاو ترکونی ودیگه حرفاشون میشه

بدون تو زنده نمیمونم

تو همسر آینده ی منی

تو تمام زندگیه منی

تو عشق منی

تو جون منی

و ......

تازه قول ازدواج وزندگیه آینده واز جور چیزا هم به هم میدن

ماه چهارم:

پسر: میخوام به خانوادم بگم که یکی رو دوست دارم

دختر قند تو دلش آب میشه ومیگه: راست میگی اگه خانوادت قبول نکردن؟؟؟

پسر: غلط میکنن قبول نکنن من تو رو میخوام خودم باید برای زندگیم تصمیم بگیرم

تازه بگردن تو دنیا عروسی مثل تو پیدا نمیکنن

دختر: تو خیلی خوبی پس منم جو خونه رو درست میکنم تا تو بیای خاستگاری!!

پسر: باشه گلم

ماه پنجم:

دختر: گفتی

پسر: آره ولی...

دختر: ولی چی؟؟؟

پسر: بابام گفته غلط میکنی که دوستش داری

دختر: تو چی گفتی

پسر : منم به خاطر عشقم تو روی بابام وایستادم و اونم منو از خونه بیرون کرد

دختر: یعنی به خاطر من این کار کردی؟؟؟

پسر: پس چی فکر کردی تو تموم زندگیه منی

دختر: الان کجا میخوای بری؟؟

پسر :خونه ی یکی از دوستام

دختر: حالا من چه کار کنم؟؟؟

پسر: تو نگران نباش من خودم همه چیز درست میکنم ( در این لحظه ها پسر ها احساس غرور میکنن ونمیخوان که عشقشون ناراحت چیزی باشه یعنی یک نوع احساس مردانگی)

ماه ششم:

دختر: ببین من ....

پسر: تو چی؟؟؟

دختر: برام خاستگار اومده

پسر: غلط کرده میکشمش

دختر: یک فکر منطقی بکن

پسر: چه فکری؟؟؟

دختر: برو دنبال یک زن خوب بگرد چون من دیگه تصمیم گرفتم ومیخوام با این مرد زندگی کنم

پسر کمی شکه میشه ومیگه: دروغ میگی یعنی من این همه وقت به خاطر چی عذاب کشیدم وتو رویه بابام وایستادم؟؟؟

دختر: من چه کار کنم زندگیه تویه ولی اگه تو زن نگیری من آب خوش از گلوم نمیره پایین

پسر:مثل اون موقع ها حسودیت نمیشه  که برم با دختره دیگه صحبت کنم؟؟

دختر: نمیدونم چرا الان چند وقتی هست که حسادتم رو تو خنثی شده

پسر آروم اشک میریزه و میگه :خوشبخت بشی

دختر: تو هم همین طور

وبعد از هم جدا میشن ولی پسره چی میشه ؟؟؟ پسری که با احساساتش بازی شده و غرورش خورد شده؟؟؟

پسری که تمام فکر وذهنش اون دختره بوده و فکر میکرده وجودش  مال اونه ولی حالا باید ببینه که وجود و جسم عشقش شده مال یکی دیگه!!!!!

تکلیف این پسر چیه؟؟؟؟؟؟

اینجا تقصیره کیه؟؟؟؟

دختره؟؟؟ یا پسره؟؟؟؟؟

.

خوب این نامردی ها یک چیزه طبیعی شده برای همه ی ماها ولی چه جوری درستش کنیم یا اگر لیاقت درست کردنش نداریم چه جوری باهاش کنار بیایم کار ماست.سازد.

حالا شما چی میگین ؟؟؟

دوست دارم نظر قشنگتون در مورد این جور دوستی ها بدونم.

در مورد هدفتون و اینکه چه کاری رو بهتر میدونین برای زندگیه خودمون؟

دوست دارم بدونم حرف شماها چیه؟؟؟؟

نمیدونم کارم درسته یا نه ولی تصمیم دارم نظر همتون تو وبلاگ بزارم وازتون بخوام که کنار هم دیگه دوستانه جمع بشیم و سعی کنیم به هم کمک کنیم چون ماها توی این موضوع های دوستانه وعاشقانه خیلی به کمک احتیاج داریم.

میخوام هممون راه درست انتخاب کنیم ودرست راه بریم.

ممنون که تا اینجا منو همراهی کردین  و اگه دوست دارین نظر بدین وهمدیگه رو کمک کنیم.

ازتون خواهش میکنم این دوستی های بی جا رو ترک کنید.

سه شنبه 18 بهمن 1390 - 6:14:27 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

http://faryad-sokot.gegli.com

ارسال پيام

سه شنبه 25 بهمن 1390   12:47:06 AM

درود و سپاس خدمت دوست عزيز و گرامي


حضور سبزتان را در وبلاگ اين حقير مقدم و سپاس عرض مي كنم.

ولنتاين (روز عشاق و يا روز دوستي و صميميت ) بر شما دوست گرامي تبريك و تهنيت باد.

اميدوارم سال هاي سال در پناه ايزد خرسند و شاد باشيد و از دوستيهايتان كمال استفاده رو ببريد.


به اميد عاشق شدن عشاق

موفق و پاينده در راه اهداف والا

با تشكر و دوستار دوستي بي ريايتان

http://mosaferan.gegli.com

ارسال پيام

دوشنبه 24 بهمن 1390   2:34:30 PM

اقا هومن  متن قشنگی نوشتی . امیدوارم در زندگی موفق و شاد باشی . اول فکر کن بعد انجام بده . اقا پسر گل

http://hassan-discordant.gegli.com

ارسال پيام

یکشنبه 23 بهمن 1390   3:11:37 PM

هومن جان سلام

به نظر من با وجود فقر فرهنگی موجود در جامعه اتفاقاتی از این قبیل کاملا طبیعی و قابل انتظاره(متاسفانه)...آموزش فنون زندگی و همزیستی  در جامعه هیچ جایی در نظام آموزشی ما نداره و والدین هم به علت داشتن تعصب بی جا و هم چنین عدم آگاهی و سواد کافی نمی توانند به این روابط  جهت دهی درست و منطقی بدهند...از نوجوانی و جوانی که بدون آموزش، آگاهی و مشاوره وارد یک رابطه می شود چه انتظاری میشه داشت؟؟؟؟؟

http://faryad-sokot.gegli.com

ارسال پيام

چهارشنبه 19 بهمن 1390   10:15:09 PM

درود بر هومن جان

هومن جان مطلب زيبايي رو اشاره كردي.

اين مطلب متاسفانه در جامعه ي ما بسيار رواج دارد.

دوست عزيز و گلم اقا پوريا نظر صريح و خوبي دادند و جاي ابراز مطلبي ديگر نمي ماند.

فقط مي خواستم با گزاشتن اين كامنت صحبت هاي ايشون رو تكميل كنم.

متاسفانه رواج دين محوري هاي تعصب گرانه در جامعه بيشترين تاثير رو در روابط  دختر و پسر و يا دوجنس مخالف گزاشته است.

متاسفانه هيچ گاه در جامعه سعي نشد كه واقع بينانه به اين مسئله نگاه و براي ان راه حلي بكار ببرند.

همون جور كه اقا پورباي عزيز ذكر كردند متاسفانه بعضي از بچه ها يا در خانواده هايي بار مي ايند كه تعصب بيش از حد مانع ابراز احساسات در درون خانواده شده است و يا ازادي بيش از حد در درون خانواده سبب گمراهي فرد و افراط در زمينه ي احساسات طرف با جنس مخالف شده است.

به طوري كه متاسفانه با هر لبخند دختر عشقي در درون فرد ايجاد شده و اين دوره را به نظر من دوره ي عشق هاي چند گانه بايد دانست.

مطمئنا رواج جنين طرز فكري در ميان جوان امروز سبب اسيب هاي ذهني و احساسي زيادي در دو طرف مي شود.

به طوري كه بسياري از حرمت ها در درون خانواده شكسته و در اخر تمام كازه كوزه بر سر دو جنس مخالف مي شكند.

تنها راه حل ,مبارزه با دوگانگي ذهني و باورهاي غلط مي باشد و مهم ترين عامل را بايد خانواده دانست .

چون كودك در ابتدا در محيط خانواده رشد كرده و بعدا وارد جامعه مي شود اگر در خانواده تعصب هاي بي خود برداشته و با فرزند همانند دوست رفتار شود مي توان فرزند را قبل از ايجاد علاقه هاي مجازي اگاه و رابطه هاي خواهر و برادري را در جامعه پاس داشت و با كمي تامل به زندگي ارماني و عشقي پايدار دست يافت.

اميدوارم مطالب بنده  مناسب واقع شده و كمكي به جوون امروزي كه خودم هم جزوش هستم كرده باشه.

در ضمن از اينكه نوشته هاي غلط غلوط بنده را تحمل مي كنيد ممنونم.

موفق و پاينده هومن جان

با تشكر

 

http://sheyton.gegli.com

ارسال پيام

سه شنبه 18 بهمن 1390   6:43:18 PM

dostan khaheshan nazar bedid

آمار وبلاگ

13159 بازدید

6 بازدید امروز

0 بازدید دیروز

48 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements