×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

dar baze bia to0o0o0o!!!

mamnoon az lotfeton

جالب و غمگین

پیرمردی صبح زود از خانه اش خارج شد. در راه با یک ماشین تصادف کرد و آسیب

دید.عابرانی که رد می شدند به سرعت او را به اولین درمانگاه رساندند.

پرستاران ابتدا زخمهای پیرمرد را پانسمان کردند. سپس به او گفتند: �باید ازت

عکسبرداری بشه تا جائی از بدنت آسیب و شکستگی ندیده باشه.�

پیرمرد غمگین شد، گفت عجله دارد و نیازی به عکسبرداری نیست.

پرستاران از او دلیل عجله اش را پرسیدند.

زنم در خانه سالمندان است. هر صبح آنجا می روم و صبحانه را با او می خورم.

نمی خواهم دیر شود!

پرستاری به او گفت: خودمان به او خبر می دهیم.

پیرمرد با اندوه گفت: خیلی متأسفم. او آلزایمر دارد. چیزی را متوجه نخواهد شد!

حتی مرا هم نمی شناسد!

پرستار با حیرت گفت: وقتی که نمی داند شما چه کسی هستید، چرا هر روز

صبح برای صرف صبحانه پیش او می روید؟

پیرمرد با صدایی گرفته ، به آرامی گفت: اما من که می دانم او چه کسی است...!

...........................................................................................................................


لحظه دیدار ، یک لحظه رویایی و فراموش نشدنی...

نفسی تازه ، دلی عاشقتر از همیشه و آرزویی که به حقیقت پیوسته است...

میشمارم تک تک ثانیه ها را ، مینشینم به انتظار طلوعی دیگر

و حسرت روزهای لبخند و شادی را میکشم !

به امید دیدن تو ، به امید رسیدن به تو و به امید بودن تو در کنارم زنده ام ...

با رفتنت مطمئن باش که من نیز خواهم رفت !

تو به سوی خوشبختی ، من به سوی دنیایی دیگر !

میگذرد لحظه های عاشقی ، لحظه هایی که با دوری همراه هست و با فاصله هم صداست !


سردتر از همیشه ، روزهایی بی عاطفه تر از گذشته!

کاش خزان بی عاطفه دلم به پایان رسد..

و بار دیگر خورشید طلوعی دوباره در آسمان ابری و دلگرفته دلم داشته باشد....

به انتظار خورشید و به انتظار لحظه دیدارت خواهم نشست ای بهترین
................................................................................................................................
دوستت دارم پریا 
سه شنبه 25 بهمن 1390 - 3:06:15 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

http://sheyton.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 27 بهمن 1390   11:27:33 AM

kheili doooooset daram paria

http://www.gegli.com

ارسال پيام

چهارشنبه 26 بهمن 1390   2:55:10 PM

hooman,az aali aali tar bud azizam fogholade bud

http://faryad-sokot.gegli.com

ارسال پيام

چهارشنبه 26 بهمن 1390   11:50:17 AM

درود و سپاس اقا هومن دوست گرامي

مطالبت  خيلي زيبا بود.

همچنان به اينده اميدوار باش شايد فردا طلوعي درخشان تر داشته باشد.

موفق و پاينده و دنيا به كامت

با تشكر

http://sheyton.gegli.com

ارسال پيام

سه شنبه 25 بهمن 1390   3:33:13 PM

mamno0o0o0o0o0n az nazaraton dostan

http://fereshteye-ashegh.gegli.com

ارسال پيام

شنبه 15 بهمن 1390   9:29:07 PM

خیلی عالی بود آدموبه یاد رفتارای بدی که با مادرمون داشتیم می ندازه شاید با خوندن این متن بتونیم عوض بشیم یادمون بیاد که مادر چه نعمتیه.

http://faryad-sokot.gegli.com

ارسال پيام

شنبه 15 بهمن 1390   3:46:16 PM

درود بر اقا همايون

درود بر شيري كه خوردي .

نشون ميدي كه پسر همون پدري.

مطالبت عالي بود.

موفق و پايدار باشي عزيزو در پناه حق

با تشكر

http://mry_hbp.gegli.com

ارسال پيام

چهارشنبه 12 بهمن 1390   4:58:14 PM

 

http://sheyton.gegli.com

ارسال پيام

سه شنبه 11 بهمن 1390   3:28:02 PM

مرسی اقا پوریا

آمار وبلاگ

13154 بازدید

1 بازدید امروز

0 بازدید دیروز

43 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements